بیماری ساق سیاه (Black leg ) با عامل Phoma lingam و فرم جنسی Leptosphaeria maculans از بیماری های مهم کلزا می باشد که تا کنون از کشورهای استرالیا، کانادا، آلمان، هلند، سوئد و انگلستان گزارش شده است.
در انگلستان در ارقام حساس می تواند تا ۵۰ درصد خسارت وارد کند.برای اطلاعات بیشتر در ادامه مقاله همراه ما باشید…
The most important fungal diseases of oilseed rape
بیماری ساق سیاه (Black leg ) با عامل Phoma lingam و فرم جنسی Leptosphaeria maculans از بیماری های مهم کلزا می باشد که تا کنون از کشورهای استرالیا، کانادا، آلمان، هلند، سوئد و انگلستان گزارش شده است.
در انگلستان در ارقام حساس می تواند تا ۵۰ درصد خسارت وارد کند.
در ایران تا کنون از استان های مازندران، گیلان، گلستان، اردبیل، قزوین و خوزستان گزارش شده است. این بیماری در سال ۱۳۸۴ به صورت قابل توجهی در منطقه کلاله استان گلستان روی کلزا مشاهده گردید.
عامل بیماری پس از برداشت محصول روی بقایای کلزا و گیاهان خانواده کلم به حالت ساپروفیت به زندگی ادامه داده و به صورت میسلیوم زنده می ماند.
این قارچ در شرایط آب و هوایی مرطوب و دمای معتدل روی بقایای گیاه تشکیل اندام باردهی جنسی (سودوتسیوم) می دهد که منبع اصلی پایداری قارچ است.
بیمارگر همچنین ممکن است در بذر آلوده زنده مانده و بیماری را منتقل کند.
خسارت زا ترین حالت بیماری ایجاد شانکر در طوقه گیاه می باشد که موجب ورس می گردد. چون گیاهان نزدیک به کلزا میزبان این قارچ هستند، این بیماری در مزارع کلزا رو به گسترش است.
علایم این بیماری ممکن است روی بخش های مختلف و در مراحل مختلف رشدی گیاه مشاهده گردد.
در مرحله گیاهچه، علائم بیماری نخست روی کوتیلدون ها به صورت لکه های گرد تا نامنظم به رنگ سفید تا خاکستری، دارای نقاط سیاه فراوان ظاهر می شود.
در مراحل بعد روی برگ ها و ساقه نیز لکه های مشابهی بوجود می آید که در مقایسه با لکه کوتیلدون ها واضح تر هستند.
در گیاهان مسن اغلب در اطراف لکه های برگ، ساقه یا غلاف، هاله بنفش رنگی دیده می شود.
علایم بیماری ساق سیاه کلزا روی برگ ها
آلودگی پایین ساقه منجر به ایجاد شانکر طوقه می شود که خسارت زا ترین حالت بیماری است. اندازه شانکر طوقه ممکن است بتدریج افزایش یابد تا اینکه پوست دور تا دور گیاه تخریب شده و گیاه در نزدیک خاک شدیدا خسارت ببیند، در این صورت گیاه ورس می کند.
گیاهانیکه کمتر صدمه دیده اند به حالت ایستاده باقی می مانند ولی جریان شیره گیاه در آن ها کاهش می یابد.
نشانه های بیماری ساق سیاه روی ساقه
پیکنیدها به صورت نقاط سیاهرنگ به فراوانی در ناحیه شانکرها تشکیل می شوند.
پیکنیدهای قارچ Phoma lingam
توسعه شانکر ساقه بر حسب دمای محیط ممکن است به صورت “شانکر خشک” یا ” شانکر نرم” باشد.
در دمای ۲۴-۱۵ درجه سانتی گراد شانکر سریع تر توسعه یافته و به صورت خشک با تشکیل پیکنید فراوان ظاهر می شود، در حالیکه در دماهای پایین تر از ۱۲٫۷ درجه سانتی گراد شانکر بتدریج و بدون تشکیل پیکنید توسعه یافته و به صورت پوسیدگی نرم ظاهر می شود.
آلودگی ممکن است از طریق دمبرگ برگ های فوقانی به بخش های فوقانی سرایت کرده، به صورت شانکر ساقه ظاهر شود.
شانکر ساقه نخست به رنگ سفید خاکستری است که بعدا با تشکیل پیکنیدها به رنگ سیاه در می آید.
اغلب مشاهده شده است که بوته هایی که در مرحله گیاهچه آلوده شده اند، در موقع برداشت، شانکر شدید ساقه نشان می دهند.
چرخه زندگی بیماری ساق سیاه کلزا (تصویر سمت راست)، انتقال آلودگی از طریق دمبرگ به بخش های فوقانی (تصویر سمت چپ).
عامل بیماری به گل آذین گیاه نیز حمله می کند. آلودگی گل آذین سبب سوختگی (بلایت) در گل ها می شود.
غلاف ها نیز ممکن است آلوده شوند. در صورت آلودگی شدید غلاف ها، دانه ها نیز آلوده می شوند.
در این صورت دانه ها چروکیده شده و ممکن است جوانه نزنند.
بعد از برداشت محصول، در شرایط رطوبتی و دمای معتدل روی بقایای گیاه سودوتسیوم های عامل بیماری به صورت نقاط سیاه رنگ تشکیل می شوند.
خوابیدگی ساقههای کلزا از محل آلوده نیز از نشانهای بارز این بیماری است.
جمعیت عامل بیماری ساق سیاه کلزا در حال حاضر با دو گونه اصلی شناخته می شود :
۱- Leptosphaeria maculans با خسارت شدید در قسمت پایین ساقه یا پایه گیاه شناخته شده که بصورت زخم عمیق سبب شکستگی و از بین رفتن ساقه و خسارت ۱۰۰% می گردد. در گیاهانی که کمتر صدمه دیده اند جریان شیره گیاه کاهش می یابد.
۲- Leptosphaeria biglobosa با خسارتی کمتر آنهم در ناحیه فوقانی ساقه اصلی گزارش شده است.
قارچ عامل بیماری ساق سیاه دارای دو شکل بیماریزا (تیپ A) و غیر بیماریزا (تیپ B ) می باشد.
از آن جا که بقایای آلوده محصول مهم ترین منبع آلودگی می باشند، کنترل بیماری از طریق روش های زراعی اهمیت خاصی دارد.
انتقال بقایای محصول پس از برداشت به زیر خاک با شخم عمیق، غرقاب کردن مزرعه به مدت ۱۰ روز و سوزاندن کاه و کلش بقایای محصول در مزرعه جهت ممانعت از تشکیل آسکوسپورها بسیار موثر است.
– تاریخ کشت در میزان وقوع بیماری بسیار موثر است. بنابراین لازم است در هر منطقه تاریخ کشت تعیین و به کشاورزان اعلام گردد.
– انتخاب محل کشت برای جلوگیری از گسترش بیماری حائز اهمیت است. در مورد مزارع بذری رعایت ۵ کیلومتر فاصله از مزارعی که در سال قبل زیر کشت کلزا بوده اند، از آلودگی محصول جدید به طور رضایت بخشی می کاهد.
– پایداری عامل بیماری در مزرعه نسبتا کم است و جمعیت آن در عرض یک تا دو سال به میزان زیادی کاهش پیدا می کند. لذا برقراری تناوب دو تا سه ساله با گیاهانی غیر از خانواده چلیپائیان می تواند روش کنترل موثری باشد.
– نقش علف های هرز خانواه چلیپائیان را در تولید آسکوسپور نباید نادیده گرفت.
– لازم به ذکر است که بقایای گیاهی بهاره کلزا می تواند به عنوان منبع اولیه آلودگی برای کشت پاییزه عمل کند.
– کنترل بیولوژیک Phoma lingam توسط باکتری های مختلف انجام شده است.
بر اساس مطالعات انجام شده، درصدی از آلودگی از طریق کشت بذر آلوده اتفاق می افتد.
بنابراین لازم است در توده های بذری حداکثر مقدار مجاز آلودگی در نظر گرفته شود. طبق بررسی انجام شده در سال ۱۳۸۶ در ایران ۱% از بذرتولیده شده (بخصوص در استان خوزستان) آلوده به عامل این بیماری بوده است.
گرچه تیمار بذر با بنومیل در مقایسه با سم پاشی اندام های هوایی تاثیر کمتری دارد، با این وجود ضد عفونی بذر علیه آلودگی بذرزاد بخصوص در مناطقی که این بیماری وجود ندارد، قابل توصیه می باشد.
ضدعفونی بذور با قارچ کش بنومیل به میزان ۵گرم برای هر کیلوگرم بذر و محلول پاشی قبل از ظهور ساقه با همان قارچ کش به نسبت ۱٫۵ کیلوگرم در هکتار توصیه میشود.
بر اساس نتایج تحقیقات خارج از کشور، بیماری را از طریق سم پاشی اندام های هوایی با کاربندازیم (۵۰۰ گرم در هکتار) تا ۶ هفته بعد از سبز شدن در مزرعه کنترل شده است.
همچنین آغشته نمودن ۲۵۰ گرم از قارچکش فلوتریافول (Flutriafol ) به کود سوپر فسفات موقع بذر پاشی نتیجه خوبی بدست آمده است.
مصرف این قارچ کش به تنهایی به صورت گرانول به مقدار ۲ کیلوگرم در هکتار نیز نتیجه رضایتبخشی در کنترل بیماری دارد، اما آغشته سازی بذر با آن باعث گیاهسوزی شده است.
طبق برررسی های آزمایشگاهی، قارچ کش های کاربندازیم، بنومیل، تبوکونازول و فلوزیلازول روی جوانه زنی آسکوسپور و رشد میسیلیوم P. lingam تاثیر بازدارنده نشان داده اند.
– ارقام تجاری مقاوم به نژادهای مختلف این بیماری وجود دارد، نتایج آزمایشات در ایران نشان می دهد که ارقام بهاره Sarigol و Hayola 401 با شدت بیماری ۱۹٫۳۵ و ۱۷٫۵ درصد بیشترین حساسیت و ارقام پاییزه Foranx و Talay با شدت بیماری ۵٫۸۶ و با شدت ۵٫۸۲ درصد کمترین حساسیت را نشان داده اند.
منابع :
شریف نبی، ب. ۱۳۸۹٫ بیماری های گیاهان زراعی ایران. انتشارات دانشگاه صنعتی اصفهان.
افشاری آزاد، ه. دستورالعمل شناسایی و مدیریت بیماری ساق سیاه کلزا.
گرد آورنده : سپیده مدنی – کارشناس ارشد بیماری شناسی.
پیشنهاد ما به شما:
دیدگاهتان را بنویسید