آیا بیماری لکه قهوه ای برنج را می شناسید ؟؟؟
آیا از خسارت بیماری لکه قهوه ای برنج با خبرید!!!!
بیماری لکه قهوه ای برنج یکی از بیماری های قارچی برنج بوده که درتمامی کشورهای برنج خیز آسیا ، آمریکا و آفریقا وجود داشته و انتشار جهانی دارد
Ascomycota
Dothideomycetes
Pleosporales
Pleosporaceae
Bipolaris oryzae
بیماری لکه قهوه ای برنج یکی از بیماری های قارچی برنج بوده که درتمامی کشورهای برنج خیز آسیا ، آمریکا و آفریقا وجود داشته و انتشار جهانی دارد . این بیماری اولین بار در ژاپن توسط هوری ( Hori ) در سال۱۹۰۱ شرح داده شد . او اولین بار واژهBrown spot را به کاربرد که توسط قارچ Helminthosporium معرفی گردید . اپیدمی این بیماری در سال ۱۹۴۳ـ۱۹۴۲ در هند و خلیج بنگال به وقوع پیوست که باعث قحطی و منجر به خسارت ۹۰ـ۵۰ درصدی شد که این دوره با شرایط دمایی۳۰ـ۲۰ درجه سانتیگراد به مدت دو ماه ، دوره های طولانی ، هوای ابری ودماهای متوسط یا زیاد درمرحله گلدهی یا پرشدن دانه ها مصادف بوده است . این بیماری روی برنج، درروش های خشکه کاری و آبی همه مناطق عمده برنجکاری دنیا ، اتفاق می افتد . یک اپیدمی بیماری ، دربنگال در۱۹۴۲ سبب۹۰ـ۴۰ درصد خسارت گردید و عامل عمده ، قحطی بنگال در۱۹۴۳ بود.
در ایران این بیماری برای اولین بار از مزارع برنج سواحل دریای خزر توسط پتراک (۱۳۳۵) ، شریف و ارشاد (۱۳۴۵) گزارش گردید . بیماری لکه قهوه ای یکی از مهمترین بیماری های بذر زاد برنج است که درسال های اخیر دارای اهمیت بیشتری شده و به ویژه در برنج کاری های استان گیلان در شرایط مساعد خسارت وسیعی را به کمیت وکیفیت محصول برنج وارد نموده است . رضوی و فاطمی ( ۱۳۷۷) این بیماری را به میزان آلودگی ۷۵درصد ، در مزارع برنج استان های فارس وکهکیلویه و بویراحمد گزارش کرده اند که بیشترین آلودگی در یاسوج وکمترین آن در منطقه کوهمره سرخی بود.
این قارچ از طریق تلقیح مصنوعی قادر است دامنه وسیعی از خانواده گندمیان را آلوده کند. این میزبان ها شامل گندم ، ذرت ، جو ، یولاف ، ذرت خوشه ای ، ارزن ، Digitaria sanguinalis، Leersia Eleusine coracana ، Setaria itakica ، Cynodon dactylon و چغندرقند می باشند.
عامل این بیماری علاوه بر ایجاد لکه های قهوه ای روی برگ باعث بیرنگ شدن دانه های برنج می شود که یکی ازجدی ترین مشکلات در اکثر مناطق برنج خیز می باشد . زیرا بیرنگ شدن دانه ها باعث کاهش قوه نامیه بذر می شود . عامل بیماری در شرایط آبی و Upland می تواند روی برگ ، غلاف برگ ، خوشه ، کلئوپتیل وگلوم بذر ایجاد بیماری نماید . لکه های گرد و قهوه ای رنگ ناشی از قارچ عامل این بیماری روی نشاهای متراکم درخزانه ها که به خوبی تغذیه نشده اند ، به وضوح قابل مشاهده اند و درصورت تأخیر در انتقال نشاها به زمین اصلی لکه ها به حدی افزایش می یابند که سبب زردی و سوختگی برگ ها می شوند . علائم بیماری روی کلیه اندام های هوایی ممکن است ظاهر گردد . واضح ترین علائم بیماری روی برگها و گلوم ها هستند.
لکه های تپیک روی برگ ها تخم مرغی شکل و درحد و اندازه بذور کنجد می باشند . به همین جهت هارا (Hara ) در۱۹۱۶ این بیماری را سوختگی برگ کنجدی نامیده است. این لکه ها نسبتاً هم شکل بوده و به طور واضح و یکنواخت در بالای سطح برگ پخش می شوند و رنگ آنها قهوه ای با مرکز خاکستری یا متمایل به سفید است.
لکه های توسعه یافته وجوان ، کوچک و مدور بوده و ممکن است به رنگ قهوه ای تیره یا لکه های قهوه ای مایل به ارغوانی ظاهر شوند. روی کولتیوارهای حساس ، لکه ها خیلی بزرگتر هستند و ممکن است به یک سانتیمتر یا بیشتر از نظر طولی برسند . گاهی لکه ها بهم پیوسته و باعث خشک شدن برگ ها می گردند و گاهگاهی لایه های متحدالمرکز روی لکه ها دیده می شوند . قارچ داخل بافت مزوفیل برگ به دو صورت بین و داخل سلول رشد می نماید . روی نشاهای آلوده ، زخم های قهوه ای گرد یا بیضوی تشکیل شده که ممکن است در محل کلئوپتیل حلقه بر شده و باعث ازبین رفتن برگ های اولیه و ثانویه شوند . نشاهای آلوده کوتاه مانده یا ازبین می روند . قارچ روی برگ گیاهان پیرتر لکه های گرد تا بیضی تولید می کند که دارای مرکز قهوه ای روشن تا خاکستری هستند و با یک حاشیه قهوه ای قرمز فام احاطه می شوند.
قارچ همچنین ممکن است روی گلوم ها لکه های بیضی قهوه ای تیره تا سیاه ایجاد کند . آلودگی لکه قهوه ای تعداد دانه های موجود در هر خوشه و وزن هر دانه برنج را کاهش می دهد . قارچ عامل بیماری در شرایط مساعد باعث پوسیدگی گردن و محور خوشه ، قهوه ای شدن وگاهی تشکیل توده سیاه رنگ روی دانه ها در خوشه می شود . به طوری که در سال های اخیر عامل مهم پوسیدگی گردن خوشه در ارقام اصلاح شده مقاوم به بلاست در شمال کشور شده است . مخصوصاً در مرحله رسیدن که معمولاً مصادف با باران های آخر فصل می باشد قهوه ای شدن و پوسیدگی گردن و محور خوشه به شدت در این گونه ارقام نظیر سپیدرود ، خزر و نعمت افزایش می یابد وگاهی بعضی آن را به اشتباه به بیماری بلاست نسبت می دهند. بعلاوه بذرها استحصالی از چنین مزارعی نیز ، ضمن اینکه به شدت آلوده به بیمارگر می باشند ، دارای درجات مختلفی از بدرنگی و تغییر رنگ از قهوه ای تا سیاه هستند و چنانکه از این بذرها بدون اینکه قبل از انبارکردن ضدعفونی شوند برای کشت در سال بعد استفاده شود ، تهیه نشاء با مشکلات عمده ای روبرو شده وعموماً با موفقیت همراه نخواهد بود.
Bipolaris oryzae به عنوان عامل بیماری گزارش شده است . در استان های فارس ، کهکیلویه و بویر احمد B.oryzae، B.tetramera و Exerohilum rostratum به عنوان عامل بیماری گزارش شده است . قارچ های B. oryzae،B. victoriae و B. sorghicola از گیلان به عنوان عامل بیماری گزارش شده اند که علایم ایجاد شده توسط این سه گونه متفاوت هستند و از لکه های بافت مرده تا خشک شدن برگ را شامل می شود . فرم جنسی B. oryzae قارچ Cochliobolus miyabeanus است که نوعی توکسین غیر اختصاصی بنام Ophiobolin ترشح می کند . عامل بیماری در شرایط مزرعه قادر به زمستانگذرانی در گیاه آلوده می باشد.
کنیدی و کنیدیوفور قارچ Bipolaris oryzae
در مناطق معتدل ، منبع اولیه مایه بیماری بذور آلوده سطحی و عمقی هستند ولی قارچ در بقایای گیاهی نیز زمستانگذرانی می کند . در مناطق گرمسیری مایه بذرزراد ممکن است اهمیت کمتری داشته باشد . بهینه دمایی ۳۰-۲۰ درجه سانتی گراد است . برای آلودگی بذر در ۲۲ درجه سانتی گراد ، ۱۰ ساعت رطوبت بالا مورد نیاز است. بیماری لکه قهوه ای برنج ، یک بیماری بذر زاد است که در کلیه مراحل رشد گیاه از خزانه تا مزرعه دیده می شود . بیماری باعث سوختگی نشاهایی می گردد که از بذرهای بسیار آلوده به دست آمده اند.
شرایط لازم برای بروز بیماری لکه قهوه ای برنج :
خسارت این بیماری زمانی قابل توجه است که بذر در شرایط کمبود مواد غذایی خاک کشت شود . کاهش محصول از ۴۵ درصد در آلودگی های شدید و۱۲ درصد در آلودگی های متوسط رخ داده است . مناسب ترین شرایط برای این بیماری رطوبت نسبی بالا (۱۰۰ـ۸۰ درصد) ، دمای مناسب (۳۰ـ۱۳ درجه سانتیگراد ) و مرطوب بودن برگ ها برای ۲۴ـ ۸ ساعت می باشند.
لکه قهوه ای بیشتر در خاک هایی که کمبود پتاسیم ، منیزیم ، منگنز ، سیلیکا ، آهن و کلسیم دارند شایع تر است . علایم کمبود برخی از این عناصر به ویژه پتاسیم تا حدودی مشابه لکه قهوه ای است ، به طوریکه تشخیص این کمبود ها از بیماری ، در برخی موارد بسیار مشکل است . کاربرد کودهای سیلیکاته در شرایط کمبود مواد غذایی خاک می تواند باعث کاهش شدید بیماری می شود . در بنگال عواملی مانند بارندگی زیاد ، رطوبت بالا ، مدت طولانی هوای ابری ، هوای گرم تر از متوسط دما در طی مرحله گلدهی و پر شدن دانه ها باعث فاجعه شد . در مزرعه نیز در صورت فقر غذایی یا تنش آبی لکه های قهوه ای رنگ روی برگ ها افزایش می یابند.
بنابه گزارش کمبود و بیش بود نیتروژن هر دو باعث افزایش حساسیت برنج به لکه قهوه ای می شود . به نظر بعضی از محققان اصولاً کاهش محصول ناشی از این بیماری بیشتر نتیجه کمبود موادغذایی است که گیاهان را بیش از عامل بیماری مستعد بیماری می کند . تنش آبی حساسیت میزبان را افزایش می دهد . لکه قهوه ای برنج شایع ترین بیماری برنج کاشته شده در خاکهای دچار کمبود موادغذایی ، به ویژه در خاک های دارای میزان پایین پتاسیم ، منگنز ، منیزیم ، سیلیسیم ، آهن وکلسیم است . اثر نیتروژن وکمبود آن را به وضوح می توان در خزانه ها ، که نشاها به صورت متراکم رشد یافته اند ، مشاهده کرد . اگر چنین خزانه هایی به خوبی با اوره تغذیه شوند علائم بیماری روی برگ خیلی کم ظاهر می شوند ، حتی پس از شروع و ظهور آلودگی با مصرف اوره به صورت سرک بیماری متوقف می شود ، ویا پس از انتقال نشاء به زمین اصلی که به خوبی تغذیه شده است ، دیگر بیماری توسعه نمی یابد.
برنج کشت شده در خاک غیرغرقابی به بیماری لکه قهوه ای حساستر است . بررسی های انجام شده روی بذرهای آلوده در گیلان نشان داد که قارچ عامل بیماری همزمان با فراهم شدن شرایط مناسب برای جوانه زنی بذر به سرعت رشد کرده و باعث قهوه ای شدن ریشه های اولیه وکلئوپتی ، ومرگ بیشتر آن ها می باشد . بعلاوه ناهنجاری و بدشکلی جوانه ها وگیاهچه ها نیز از عوارض آلودگی به این بیمارگر است . همچنین قهوه ای شدن سا قه نشاء و ازبین رفتن آنها از دیگر خسارت این بیماری در خزانه ها می باشد . عوامل اقلیمی که با اپیدمی سال۱۹۴۲ لکه قهوه ای دربنگال ارتباط داشت شامل بارندگی بیش ازحد معمول ، رطوبت نسبی بالا ، دوره های طولانی ، هوای ابری ودماهای گرمتر از حد متوسط در طول مراحل گلدهی و پرشدن دانه بود .
قارچ عامل بیماری در شرایط مساعد باعث بلایت خوشه ونشاء ، کاهش کمیت وکیفیت برنج می گردد ( به طوری که در ژاپن یکی از عوامل مهم بلایت خوشه ونشاء می باشد). در بررسی های انجام شده در گیلان مشخص گردید که در خوشه های آلوده ارقام سپیدرود ، خزر و بجار میانگین تعداد بذر درهر خوشه ، میانگین وزن هر خوشه و وزن هزار دانه نسبت به خوشه های سالم کاهش داشته است . این نوع خسارت توسط دیگر محققان ، از سایر کشورها نیز گزارش شده است ، در آمریکای مرکزی در بیماری شدید ، ۱۰۰ درصد بذرها آلوده بوده که منجر به مرگ نشاها درفصل زراعی بعد شده است .
چون قارچ بیماریزا بذرزاد می باشد استفاده از بذرهای عاری از آلودگی و ضدعفونی آنها با قارچکش ها توصیه شده و اجرای تناوب زراعی با گیاهان غیرحساس و ازبین بردن بقایای آلودگی علیه بیماری مفید است . ضدعفونی بذر بهترین راه کنترل بیماری در خزانه است ، ضمن اینکه تغذیه مناسب خاک خزانه نیز باید مورد توجه قرار گیرد . برای ضدعفونی بذر قارچ کش های سلست (۵/۲%) و تریفمین (۱۵%) به ترتیب به نسبت های ۲ و ۳/۲ میلی لیتر در یک لیتر آب توصیه می شوند. در مبارزه شیمیایی می توان شلتوکها را قبل از کشت با قارچکش ویتاواکس تیرام به نسبت ۲ در هزار به طریق خشک ضد عفونی نمود. ضمنا شلتوکها را قبل از کاشت می توان به مدت ۱۰-۱۶ ساعت در محلول دو در هزار این سم یا توپسین خیس کرد و سپس کشت نمود. به دلیل بذرزاد بودن قارچ، تیمار بذر با آب داغ ۵۴ـ۵۳ درجه سانتیگراد برای ۱۲ـ۱۰ دقیقه قبل از کاشت می تواند مؤثر باشد. تیمار بذر با قارچ کشهای کاپتان، تیرام، رورال تی اس، کاربندازیم یا مانکوزب باعث کاهش آلودگی بذر می شود.
جمع آوری و از بین بردن بقایای گیاهی آلوده وتقویت زمین در کنترل بیماری موثر است.
در مزرعه برطرف کردن اختلالات تغذیه ای خاک عامل مهم در کاهش بیماری محسوب می شود که آن هم امری بسیار مشکل است، ولی در خاکهایی که دچار چنین عارضه ای نیستند، کوددهی مناسب و جلوگیری از تنش آبی در کاهش آلودگیهای ثانویه توصیه می شود.
سمپاشی با قارچ کش های سیستمیک و محافظتی در کنترل بیماری و افزایش محصول تأثیر دارد که بسته به شدت بیماری ، جنبه اقتصادی آن و شرایط محیطی وابسته است. در بعضی منابع روش محلول پاشی روی گیاه با قارچ کش های ادیفنفوس و مانکوزب را در کاهش بیماری مؤثر گزارش کرده اند. در آمریکا قارچکش تیلت برای کنترل بیماری لکه قهوه ای برنج در مینسوتا ثبت و مصرف می شود. این قارچکش به خوبی بیماری را کنترل کرده و بدون آن بیماری بسیار شدید ظاهر می شود و کل محصول را نابود می کند.
۱) قارچکش تیلت ( پروپیکونازول) یک یا دو بار در فصل رشد در مرحله پنجه زنی و ابتدای مرحله گلدهی سمپاشی شود.
۲) قارچکش آزوکسی ستروبین تأثیربیشتری ازقارچکش تیلت نداشته است. ۳) قارچکش جدید دیگر به نام استراگو که ترکیبی از پروپیکونازول وتریفلوکسی ستروبین است که اثر آن به خوبی اثر تیلت و یا کمی بهتر از آن است. این قارچکش هم خیلی گرانتر از تیلت است.
استفاده از ارقام مقاوم مؤثرترین روش اقتصادی کنترل می باشد.
این بیماری، بیشتر مربوط به عدم تعادل موادغذایی یا فیزیولوژیکی بوده تا انگلی، در مناطقی که بیماری، شدید و با شرایط نامناسب خاک همراه است، کنترل آن میسر نیست. مهم ترین عامل در کنترل بیماری لکه قهوه ای، کاربرد موادغذایی در حد صحیح و ممانعت از مشکل تنش آبی می باشد.
پاداشت و همکاران او (۱۳۷۷) شدت بروز بیماری را در مزرعه، همبستگی منفی با مقدار پتاسیم (K) موجود در برگ ارقام بینام، خزر و مس (CU) موجود در برگ رقم بینام، ذکر کرده اند. رقمهای مقاوم باید معرفی و کاشته شود. ضدعفونی بذر با ترکیبات شیمیایی، بیماری را در اثر B.oryzae می کاهد. ارزش عملی محلول پاشی قارچکشها روی برگ برای کاهش آلودگیهای ثانویه مورد تردید است.
مآخذ :
اخوت، م- ۱۳۷۸ – بیماریهای غلات (جو ، گندم ، برنج ، ذرت و ذرت خوشه ای ) – انتشارات دانشگاه تهران ، استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران.
پاداشت، ف. ایزدیار ، م- ۱۳۷۷ – بررسی بیماری لکه قهوه ای برنج در گیلان ، خلاصه مقالات سیزدهمین کنگره گیاهپزشکی ایران.
شمسی، اکرم – ۱۳۷۸- مطالعه تنوع مرفولوژی و وضعیت باروریBipolaris oryzae عامل لکه قهوه ای برنج در استان گیلان – پایان نامه کارشناسی ارشد.
صحراگرد، ا . خداپرست، ا- ۱۳۸۳ – بیماری برنج ، مرکز نشر دانشگاهی تهران.
صفری مطلق، م – ۱۳۸۴ـ پروژه مطالعه مورفولوژیکی گونه های قارچ Bipolaris عامل بیماری لکه قهوه ای برنج – انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران.
گرد آورنده : سپیده مدنی- کارشناس ارشد گیاهپزشکی از گروه کشاورزی اف اس پی مارکت .
پیشنهاد ما به شما:
دیدگاهتان را بنویسید